بدى را از سینه جز خود بر کن با کندن آن از سینه خویشتن . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
دشمن ، رهبر ، امام زمان ، ولایت ، فلسطین ، مصباح ، نصرالله ، بصیرت ، اسرائیل ، حائری ، خامنه ای ، حضرت مهدی ، زینب ، شهادت ، شیعه ، صهیونیست ، علم ، عمار ، امام ، جمل ، جنگ ، پرچم ، آمریکا ، ایران ، امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، یهود ، معصومه ، نعمت ، فاطمه ، فتنه ، گوش ، چشم ، غزه ، مذاکرات ، مزدور ، مسجدالاقصی ، مسلمان ، غش ، چیت سازیان ، لباس ، مالک ، ماهواره ، متوسلیان ، مجازی ، محرومیت ، محک ، مدینه ، مدیون ، فدا ، فرانسه ، فرج ، فردا ، فرمانده ، فضای ، فضیلت ، فطر ، فقیه ، فهوی حسین ، فیض ، قدس ، قربانی ، قم ، گذشته ، گرگ ، گرم ، گل ، گوسفند ، نفس ، نماز جمعه ، نهر ، نیرو ، هسته ای ، همت ، همسر ، وحدت ، ورزش ، مغنیه ، مقلد ، ملت ، ملی ، ملکی تبریزی ، مناجات ، مندرس ، مهدی ، مومن ، میوه ، ناصبی ، ناقابل ، ناقص ، نصر ، کار ، کاسه ، کاندولیزا رایس ، کربلا ، کردار ، کریمه ، کشور ، کشیش ، کنارکشیدن ، کودتا ، کوفه ، کوفی عنان ، نصرانی ، معاویه ، یزید ، امام علی (علیه السلام) ، امامزاده ، امانت ، امنیت ، امید ، امیرالمؤمنین ، امیرالمومنین ، انتظامی ، انصاف ، انقلاب ، ایرانی ، اینترنت ، بازی ، برکات ، بقیه الله ، بلاکش ، بهشت ، آملی ، آینده ، ابوالفضل سپهر ، اتل متل ، اتوبوس ، اروپا ، اسارت ، استقامت ، اسلامی ، اشرار ، اطاعت ، اعضا ، الاقصی ، الگوی رفتاری ، 22بهمن ، 25 ، آبرو ، آپارتمان ، آسمان ، پسر ، پهلو ، پهلوی شکسته ، پیاده ، پیامبر اسلام ، پیشرفت ، تابستان ، تاول ، تجربه ، تحریم ، تحمیلی ، ترس ، تصادف ، تعلقات ، تفرقه ، تفسیر ، تقابل ، تلاش ، تلویزیون ، توپ ، توطئه ، ثروت ، جانباز ، جبهه ، جگرگوشه ، جنگ نرم ، جهاد ، جوانان ، چادر ، جمهوری اسلامی ایران ، امام رضا(علیه السلام) ، حاضر ، حاکم ، حجاب ، حجه الله ، حرام ، حریف ، حریم ولایت ، حزب الله ، حسام پور ، حسن ، حسن زاده ، حسنین ، عید قربان ، عیدغدیر ، عیسی ، غذیر ، غربال ، غربی ، علما ، علی ، عماد ، ضرار ، ضرب لگد ، طوفان ، ظرف ، عاشق ، عاشورا ، عبور ، عجله ، عرفات ، عرفه ، عزت ، عقربه ، شیعیان ، صاحب ، صفین ، صنوبر ، شهبازی ، شهدا ، شهر ، شهید ، شوال ، شورش ، ستارگان ، سحر ، سقیفه ، سنگر ، سنی ، سیلی ، سیم ، سیه رو ، شبکه ، شترفتنه ، شجاعت ، شمع سوزان ، حماس ، حوزه ، خار ، خاردار ، خانواده ، خمینی ، درخت ، روانی ، روزه ، روزی ، روستا ، روشنگری ، ریچارد نفیو ، زمین ، زهرا ، زیبا ، دغدغه ، دفاع ، دهه فجر ، دیدار ، دینداری ، رادیو ، راه کار ، ربط ، رحمت ، رحیم ، رسانه ، رشد ، رفسنجانی ، رمضان ، رندان ، رهبان ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :6
کل بازدید :77330
تعداد کل یاداشته ها : 80
04/1/13
12:52 ص

مقام معظم رهبری(حفظه الله):

مطمئنّاً به لطف پروردگار و به دعای ولیّ ‌عصر(ارواحنا فداه) فردای ملّت ایران و کشور ایران از امروز به مراتب بهتر و بالاتر است. (1399/11/19)

 

***********

 

مقام معظم رهبری(حفظه الله):

ما نباید اجازه بدهیم ناامیدی وارد میدان بشود... مردم را باید امیدوار کنیم و این امیدواری، امیدواری کاذب هم نیست [بلکه] واقعیّت قضیّه همین است؛ یعنی واقعاً باید امید داشت، چون آینده‌، آینده‌ی خوبی است، آینده‌ی روشنی است. (1398/7/4)


***********

 

مقام معظم رهبری(حفظه الله):
امروز سعی دشمن این است که ایمان دینی را تضعیف کند، امید را تضعیف کند، خوش‌بینی به آینده و به مدیریّت کشور را تضعیف کند؛ اینها چیزهایی است که روی آن دارند برنامه‌ریزی میکنند، روی آن برنامه‌ریزی میشود. [مثلاً] چه کار کنند که عقیده‌ی مردم این بشود که آینده‌ای ندارند، آینده بن‌بست است و در کوچه‌ی بن‌بست قرار دارد؛ روی این برنامه‌ریزی میکنند، برنامه‌سازی میکنند، در فضای مجازی و گاهی متأسّفانه در فضاهای رسمیِ خودِ ما اینها را بین مردم جوری پخش می کنند که مردم به این نتیجه برسند که راه‌ها بن‌بست است، راه‌ها خطا است یا به این نتیجه برسند که مسئولین کشور، مدیریّت کشور، بلد نیستند کشور را اداره کنند.هر کسی که مردم را از آینده ناامید کند برای دشمن دارد کار میکند؛ چه بداند، چه نداند. هر کسی ایمانهای مردم را تضعیف کند به سود دشمن دارد کار میکند؛ چه بداند، چه نداند. هر کسی مردم را نسبت به فعّالیّت و تلاش و برنامه‌ریزی‌های مسئولین کشور بی‌اعتقاد و بدبین بکند، دارد به سود دشمن کار میکند؛ چه بداند، چه نداند.(1401/3/31)

***********

مقام معظم رهبری(حفظه الله):

دشمنان از فضای مجازی جور دیگر استفاده می کنند امّا شما جوان های عزیز این جوری از آن استفاده کنید: از فضای مجازی استفاده کنید برای امیدآفرینی، برای توصیه‌ی به صبر، برای توصیه‌ی به حق، برای بصیرت‌آفرینی، برای توصیه‌ی به خسته نشدن، تنبلی نکردن، بیکاره نماندن و مانند اینها.(1399/12/21)


  

الگوی رفتاری پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله)

1. حفظ آبروی مسلمان 

هرکس‌ پشت‌ سر برادر دینی‌ خود از آبروی‌ او دفاع‌ کند، بر خدا واجب‌ است‌ که‌ او را از آتش‌ دوزخ‌ حفظ‌ کند.

 «خون‌ و مال‌ و آبروی مسلمان‌، بر مسلمان‌ حرام‌ است».

2.  پرهیز از عیب جویی

«شش‌ چیز کارهای‌ نیک‌ انسان را نابود می‌کند؛ پرداختن‌ به‌ عیوب‌ مردم، سنگدل بودن، پرستیدن‌ دنیا، بی‌ حیا بودن، آرزوی دراز داشتن‌ و رها نکردن‌ ستمگری»

«شما آیینه برادر خود هستید، اگر عیبی‌ در او می‌بینید، آن‌ را پاک‌ کنید»

3.  پرهیز از آزار و رنج‌ مردم‌

«هرکس‌ مسلمانی‌ را آزار دهد، مرا آزار داده‌ است‌ و هرکس‌ مرا آزار دهد خدا را آزار داده‌ است».

«هر که‌ با مسلمانی‌ تقلب‌ کند، و یا به‌ او ضرری‌ بزند، و یا فریبش‌ دهد، از ما نیست».

«هرکس‌ سر راه‌ مسلمانان‌ را بگیرد و آزارشان‌ دهد، لعنت‌ کردن‌ او بر آن‌ها واجب‌ می‌شود».

«روا نیست‌ که‌ مؤ‌منی‌ به‌ [برادر دینی‌ خود] به‌ تندی‌ و از سر آزار نگاه‌ کند».

4.  سخت‌ نگرفتن‌

«آیا می‌خواهید بگویم‌ که‌ آتش‌ دوزخ‌ در آینده‌ بر چه‌ کسی‌ حرام‌ است؟ بر کسی‌ که‌ نرم‌ خو و خون‌ گرم‌ بوده‌ و سخت‌ گیر نباشد».

«خدا رحمت‌ کند کسی‌ را که‌ هنگام‌ فروختن‌ [جنسی] سخت‌ نگیرد و هنگام‌ خریدن‌ آسان‌ بگیرد و وقتی‌ که‌ پول‌ می‌گیرد ملاحظه‌ کند و وقتی‌ که‌ جنس‌ را می‌دهد سخت‌ گیر نباشد».

«از ما نیست‌ کسی‌ که‌ خدا روزی‌ اش‌ را زیاده‌ کرده، ولی‌ او بر خانواده اش سخت‌ می‌گیرد».

«مؤ‌من‌ سخت‌ گیر نیست‌ خوی‌ لطیفی‌ دارد، چندان‌ که‌ فکر می‌کنی‌ او نادان است».

5.  احترام‌ نمودن‌ به‌ یکدیگر

«فرزندان‌ خود را احترام‌ کنید و خوب‌ به‌ آن‌ها ادب‌ بیاموزید».

«برکت‌ در بزرگان‌ ماست. پس‌ هر کس‌ به‌ کوچک‌ ما رحم‌ نکند و بزرگ‌ ما را گرامی‌ نشمارد از ما نیست».

«دانشمندان‌ را گرامی‌ بدارید، چرا که‌ ایشان‌ وارث‌ پیامبرانند و هرکس‌ گرامی‌ شان‌ بدارد، خدا و رسولش‌ را گرامی‌ داشته‌ است».

6.  اخلاق‌ خوب‌

«اموال‌ شما به‌ همه مردم‌ نمی‌رسد، پس‌ اخلاق‌ خوب‌ خود را در میان‌ ایشان‌ تقسیم‌ کنید».

«چهار چیز است‌ که‌ با داشتن‌ آن‌ها بر نداریِ خود غم‌ مخور: راستگویی، امانت‌ داری، خوش‌ اخلاقی‌ و میانه‌روی در غذا خوردن».

«خداوند سه‌ چیز را از فضایل‌ والای‌ اخلاقی‌ می‌شمارد؛ اول‌ آن‌ که‌ از ستم‌ درگذری، دوم‌ آن‌ که‌ کسی‌ را که‌ به‌ تو چیزی‌ نمی‌دهد، از بخشش‌ خود بهره‌مند کنی‌ و سوم‌ آنکه‌ با کسی‌ که‌ از تو بریده، بپیوندی».

7.  ادب‌

«پدر، هیچ‌ مالی‌ را بهتر از ادب‌ به‌ فرزند نمی‌دهد».

«خداوند اگر بخواهد بنده‌ای‌ را خوار کند، دانش‌ و ادب‌ را از او می‌گیرد».

«مردم، مثل‌ معادن‌ گوناگون‌ هستند و دارای‌ نژاد مختلف‌ هستند و تربیت‌ بد، مثل‌ نژاد بد است».

8.  پرهیز از اسراف‌ و زیاده‌ روی

«از انواع اسراف‌ این‌ است‌ که‌ هر چه‌ می‌خواهی، بخوری».

«هر که‌ در خرج‌ کردن‌ میانه‌ روی‌ کند، خدا او را بی‌ نیاز می‌کند و هر که‌ زیاده‌ روی‌ نماید، خدا فقیرش‌ می‌کند و هرکس‌ بزرگی‌ بفروشد، خدا او را در هم‌ می‌شکند».

9.  اصلاح‌ بین‌ مردم‌

«برترین‌ صدقه، آشتی‌ دادن‌ دو نفر است».

«میان‌ مردم آشتی‌ برقرار کن، هرچند با سخنی‌ دروغ‌ باشد».

10.  اعتدال‌ و میانه‌روی

«بزرگترین‌ افراد امت‌ من‌ کسانی‌ هستند که‌ نه‌ چندان‌ توانگرند که‌ خود را گم‌ کنند و نه‌ چندان‌ تنگدست‌ که‌ دست‌ دراز کنند».

«وقتی‌ خداوند عزوجل‌ خیری‌ را برای‌ خانواده‌ای‌ بخواهد، به‌ ایشان‌ فهم‌ دین‌ می‌دهد و کوچکانشان‌ بزرگانشان‌ را گرامی‌ می‌دارند و [خداوند] در زندگی‌ مدارایشان‌ می‌بخشد و در خرجشان‌ آن‌ها را میانه‌رو می‌کند و گناهان‌ ایشان‌ را به‌ آن‌ها نشان‌ می‌دهد تا توبه‌ کنند و بازگردند و اگر برای‌ ایشان‌ چنین‌ نخواهد، آن‌ها را به‌ خودشان‌ وا می‌گذارد».

«سه‌ چیز آدمی‌ را هلاک‌ می‌کند و سه‌ چیز نجات‌ می‌دهد. [اما] سه‌ چیزی‌ که‌ هلاک‌ می‌کند [عبارتند از:] بخلی‌ که‌ از آن‌ اطاعت‌ کنند، هوسی‌ که‌ مطیعش‌ باشند و حالتی‌ که‌ آدمی‌ از خود راضی‌ باشد. و سه‌ چیزی‌ که‌ نجات‌ می‌دهد [عبارتند از:] ترس‌ از خدا که‌ در نهان‌ و عیان‌ باشد، مقتصد بودن‌ که‌ در تنگدستی‌ و توانگری‌ باشد، و عادل‌ بودن‌ که‌ در همه حالات‌ همراه‌ انسان‌ باشد».

11.  صداقت و امانت‌ داری

«اگر سه‌ چیز در برادرت‌ دیدی، به‌ او امیدوار باش: حیا، امانت‌ و صداقت. و چون‌ این‌ سه‌ چیز را ندیدی، امیدی به‌ او مبند».

«برای‌ من‌ شش‌ چیز را ضمانت‌ کنید، تا من‌ بهشت‌ را برایتان‌ ضمانت‌ می‌کنم. وقتی‌ سخن‌ می‌گویید راست‌ بگویید، چون‌ وعده‌ می‌دهید وفا کنید، چون‌ امانتی‌ به‌ دستتان‌ سپردند آن را ادا کنید، خود را از گناه‌ نگاه‌ دارید، چشم‌ خود را حفظ‌ کنید و دستانتان‌ را از گناه‌ بازدارید».

«سه‌ چیز در هر که‌ باشد منافق‌ است، هر چند روزه‌ بدارد، نماز بخواند، حج‌ و عمره‌ بگزارد و بگوید من‌ مسلمانم: آن‌ که‌ چون‌ حرفی‌ می‌زند دروغ‌ بگوید، چون‌ وعده‌ می‌دهد وفا نکند و چون‌ امانت‌ می‌گیرد خیانت‌ کند».


  

علی العهد


  
  

به نام خدا

در عصر ظهور برکات و نعم فراوانی بر اهل زمین آشکار می گردد. با عنایت امام زمان(علیه السلام) عقول افراد ترقی نموده و اخلاق آنها کامل می شود؛ قلوب مردم آکنده از غنا و بی نیازی می شود؛ ریا از میان مردم رفته و امانتداری رایج می گردد و ریشه های دروغ و تهمت قطع می گردد. همچنین هیچ کس بر دیگری برتری نمی ورزد.

آنگونه که از متون اسلامی استفاده می گردد، در عصر ظهور برکات و نعم فراوانی بر اهل زمین آشکار می گردد. این برکات و نعم را در حالت کلی می توان به دو دسته مادی و معنوی تقسیم کرد که در زیر اجمالا به برخی از آن ها اشاره می گردد:

1- برقراری عدالتاو مظهر عدلی است که همگان منتظر اویند، در زمان او عدل چون نور خورشید به درون خانه افراد نفوذ می کند و عدالت او شمول داشته و افراد بدکار و نیکوکار را فرا می گیرد؛ همچنین با ظهور او کتابهای آسمانی انبیای گذشته، بدون هیچ انحرافی عرضه می گردد و او بین اهل تورات با تورات و بین اهل انجیل با انجیل و با اهل قرآن با قرآن قضاوت می کند. درآن دوران حق هر کس به او بازگردانده می شود.

2- ایجاد امنیتدر زمان حکومتش امنیت درسرتاسر زمین تامین می شود؛ اشرار هلاک خواهند شد؛ فتنه گرها و غارتگرها نابود می شوند و در راهها امنیت کامل برقرار می گردد.

3- رغبت و رو آوردن مردم و اهل ادیان به دین و دیانتبر اساس شیوه مناسب دعوت آن حضرت، مردم با میل و رغبت به دین و عبادت خداوندی روی می آورند و رانده شدگان از دین به سوی آشیانه های آرام بخش خویش بازمی گردند و در حکومت او بدعتها و بی دینی ها و ستمگری ها ریشه کن می گردد.

4- پیشرفت محاسن اخلاقی و قوه های عقلانیبا عنایت امام زمان(علیه السلام) عقول افراد ترقی نموده و اخلاق آنها کامل می شود؛ قلوب مردم آکنده از غنا و بی نیازی می شود؛ ریا از میان مردم رفته و امانتداری رایج می گردد و ریشه های دروغ و تهمت قطع می گردد. همچنین هیچ کس بر دیگری برتری نمی ورزد.

5- پیشرفت علم و دانشعلاوه بر دو قسمت علم که قبل از ظهور توسط پیامبران آورده شده است، بیست و پنج حرف (قسمت) دیگر علم توسط آن حضرت آشکار می گردد. آن حضرت علم و دانش را همانند عدالت در سرتاسر زمین منتشر می سازد و با عنایت آن حضرت علم در قلوب مؤمنین قرار می گیرد.

6- همراهی طبیعت با مؤمنانبدلیل همراهی اهل ایمان با موعود، برکات آسمانی و زمینی بر مردم سرازیر می شود و زمین برکات خود را خارج می سازد. آسمان باران خود را می بارد؛ درختان، میوه خود را به ثمر می نشانند و زمین گیاهان خود را می رویاند.

7- رفاه اقتصادی عموم جامعهدر دوران طلایی ظهور، مردم با حاکمی بسیار بخشنده مواجه می باشند. حضرتش آن چنان اموالش را می بخشد که کسی قبل از او نبخشیده باشد. بدلیل امنیت اقتصادی حاکم بر جهان، مردم به زراندوزی و انباشته کردن اموال نیازی نخواهند داشت.

8- رفاه اجتماعیدر آن زمان، نهرها پر آب شده و به اطراف زمین کشیده می شوند و همه کس در همه جا از نعمت آب برخوردار است. در آن زمان دامها بر روی زمین فراوان می شوند و مردم از فواید آنها برخوردار می گردند و خیر و برکت به دست مهدی (علیه السلام) زیاد می گردد به طوری که زمین به دست آن حضرت با صفا و باطراوت می گردد.

9- تداوم حکومت صالحین بر کره زمین تا روز قیامتحکومت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آغاز حکومت آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است بر روی زمین و همان حکومت صالحین است که قرآن به آن وعده داده است ونیز وعده آن در تورات و زبور و سایر کتب آسمانی ذکر شده است. برای حکومت صالحین مدت زمان مشخصی تعیین نگردیده و آن حکومت تا روز قیامت ادامه خواهد داشت.

10-پیروزی نهاییآنچه برای حضرت مهدی (علیه السلام) تقدیر شده است، پیروزی نهایی و همیشگی است نه چیز دیگر؛ بنابر این ایشان همچون پدرانشان در میان مردم می باشد.

منبع: حوزه نت (پایگاه اطلاع رسانی حوزه)


  
  

تقریباً چهل‌وپنج دقیقه‌ای به اذان مغرب و عشا مانده بود. رفته بودم منزل حاج‌آقا به ایشان سری بزنم. تنها بودند؛ حتی حاج‌خانم هم نبودند. حاج‌آقا داشتند پاهایشان را چرب می‌کردند. سال‌ها بود زانودرد و پادرد همپایشان شده بود. دکترها روغن‌هایی را تجویز کرده بودند و باید هر روز پایشان را چرب می‌کردند.

احوال‌پرسی همیشگی و خوش‌و‌بشی کردیم. حاج‌آقا همچنان مشغول بودند که از من خواستند چیزی برایشان بیاورم. می‌خواستند بگویند متکا را بیاور که کلمه‌اش یادشان نیامد! چند ثانیه کشید. مقداری که گذشت متوجه شدم و متکا را برایشان آوردم.
سرشان را انداخته بودند پایین. غرق فکر شدند. چند دقیقه‌ای سکوت شد. رو کردند به من و بغض‌آلود و با صدای لرزان گفتند: «آدم گاهی اوقات کلمه به این سادگی که شاید هزاران بار در طول زندگی با آن سروکار داشته، یادش می‌رود، اگر روزی به ما گفتند که خدایت کیست و یادمان رفت آن موقع چه خاکی بر سر کنیم؟ اگر گفتند که امامت کیست و یادمان رفت، اگر گفتند کتابت چیست و یادمان رفت! آنجا باید چه کنیم؟»
آن بغض سنگین اشک شد و کم‌کم از چشمانشان سرازیر شد.
این سؤال را تکرار کردند. گفتند: «چه کار کنیم؟» فکر می‌کردم این پرسش مقدمه توضیحی است، اما دیدم ادامه دارد. باز هم مرتب از من پرسیدند.«به نتیجه‌ای رسیدی؟ فکر کردی؟» همزمان خودشان هم حال معنوی دیگری پیدا کرده بودند که لحظه‌به‌لحظه تشدید می‌شد.
نزدیک اذان شد. از وضو که برگشتند دوباره با بغض و اشک پرسیدند: «خب! به نتیجه‌ای رسیدی چه کار کنیم؟» مات و مبهوت مانده بودم. رفتند سمت چوب‌لباسی‌. عطرهای دم‌دستی‌شان را آنجا می‌گذاشتند. صدای اذانشان در خانه پیچید. وقتی نزدیک سجاده شدند، بغض صدایشان ترکید. به پهنای صورت اشک می‌ریختند. گفتند: «شما که جوابی به این سؤال ندادی! اگر پرسیدند اسم خدایت کیست اگر یادمان رفت چه کنیم. اما فکر می‌کنم این «علی علی» گفتن‌های ما در طول زندگی که هر جا توانستیم و از دستمان برآمد، مدام گفتیم «علی علی» این «علی علی» گفتن‌ها ما را رها نمی‌کند. ما را ول نمی‌کنند. امیرالمؤمنین
(علیه السلام) به جایش می‌آیند و جواب این «علی علی» گفتن‌ها را می‌دهند. اگر هم یادمان برود به ما یادآوری می‌کنند.»
بعد بلافاصله گفتند: «اگر در این دنیا ایمان‌مان را امانت بدهیم دست امیرالمؤمنین
(علیه السلام) به شرطی که ایمان را خراب نکرده باشیم، بگوییم این امانت خدمت شما آن لحظه و جایی که من احتیاج دارم، این را به من برگردانید؛ بعید می‌دانم امیرالمؤمنین کسی باشد که بخواهد از امانت نگهداری نکند و حتماً آدم امینی است. مهم این است که ما ایمان‌مان را امانت دهیم. این علی علی گفتن‌ها آنجا کار خودش را می‌کند.»
مشغول نماز مغرب شدیم. نماز عجیبی شد. ادعا ندارم همیشه با ایشان بوده‌ام و حالاتشان را دیده‌ام، اما در سن‌وسال خودم و در موقعیت‌هایی که با حاج‌آقا ارتباط داشتم، کمتر چنین نمازی از ایشان دیده بودم. با حال و پر اشک. بین هر آیه سوره حمدشان گریه می‌کردند. بین دو نماز بحث را ادامه دادند و تأکید کردند روی اینکه آدم ایمانش را بسپارد به دست آنها، آنها شب اول قبر بر‌گردانند.
(روزنامه ایران 1402/1/26ش8161به نقل از نوه آیت الله مصباح یزدی)

 


  

مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی):

من با توجّه به مجموعه‌ی معارفی که در آیات و روایات و مانند اینها هست در ذهن خودم این ‌جور تصویر میکنم که زن، هوایی است که فضای خانواده را انباشته؛ یعنی همچنان که شما در فضا تنفّس میکنید، اگر هوا نباشد، تنفّس ممکن نیست، زن این جوری است؛ زنِ خانواده به منزله‌ی تنفّس در این فضا است. اینکه در روایت هست: اَلمَراَةُ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَة، مال اینجا است، مال خانواده است. «ریحانه» یعنی گل، یعنی عطر، بوی خوش؛ همان هوایی که فضا را پُر میکند. «قهرمان» در زبان عربی  ــ در «لَیسَت بِقَهرَمَانَة» ــ با قهرمان در زبان فارسی فرق دارد. «قهرمان» یعنی کارگزار، کارگر یا مثلاً فرض کنید سرکارگر؛ زن یک «قهرمانة» نیست.( 1401/10/14)


  
  
   1   2      >